و خدا عشق را آفرید

a little love can change it all

و خدا عشق را آفرید

a little love can change it all

عناوین یادداشت‌ها

  • شعر فرانسوی جمعه 17 آبان‌ماه سال 1387 19:47
    با الهام از یه شعر فرانسوی یه شعر گفتم اگه نظرت و بهم بگی خیلی خوشحال می شم A quoi serve ma foi, si mon dieu ne saut pas comment me suaver Mon dieu est fatigue, il n'aime plus autoriser Ce soir il viendra murmurer la melodie de l'amour Et demain il saura me dire: Je suis ton appuie et toi, tu est mon avenir et mon...
  • خیال جمعه 17 آبان‌ماه سال 1387 19:37
    یکی دو ماهیه که چیزی تو وبلاگم ننوشتم آخه دارم برای کنکور ارشد می خوونم و خیلی وقت آزاد ندارم... این روزها حال و هوای خاصی داره. هوای پاییزیه خیلی قشنگیه آدم و با خودش می بره تو وهم و خیال. میدونی چیه؟ من یه باوری دارم. اینکه واقعیت همه حقیقت و نمی تونه نشون بده. واقعیت فقط می تونه حقیقت واقعی رو نشون بده. اما خیلی...
  • قدرت اندیشه جمعه 17 آبان‌ماه سال 1387 19:28
    پیرمردی تنها در مینه سوتا زندگی می کرد . او می خواست مزرعه سیب زمینی اش راشخم بزند اما این کار خیلی سختی بود . تنها پسرش که می توانست به او کمک کند در زندان بود . پیرمرد نامه ای برای پسرش نوشت و وضعیت را برای او توضیح داد : پسرعزیزم من حال خوشی ندارم چون امسال نخواهم توانست سیب زمینی بکارم . من نمی خواهم این مزرعه را...
  • [ بدون عنوان ] پنج‌شنبه 3 مرداد‌ماه سال 1387 00:07
    دوستم داشته باش ابرها در راهند دوستت دارم ها آه چه کوتاهند...... خدای من! خیلی ازت ممنونم که کمکم کردی از این شوک که بهم ویزا ندادن در بیام انگار دوباره متولد شدم دلم می خواد یه زندگی جدید و شروع کنم دور از هر گونه ایده آلیستی می خوام برم دنبال علایقم می خوام مثل قبل بازم بشینم پشت پیانو و والس شوپن و سونات مهتاب و...
  • [ بدون عنوان ] چهارشنبه 2 مرداد‌ماه سال 1387 04:17
    بهم ویزا ندادددددددددددددددددددددددنننن
  • اول مرداد دوشنبه 31 تیر‌ماه سال 1387 11:21
    آخرش یه روزی هجرت در خونه اتو می کوبه تازه اون لحظه می فهمی همه آسمون غروبه.......... فردا جواب ویزام میاد
  • خسرو شکیبایی شنبه 29 تیر‌ماه سال 1387 14:19
    خسرو شکیبایی نازنیینم رفت خدایا! اخه این چه دنییایه.این همه آدم بدها هرروز خوشبخت تر از دیروز و قهرمانهای ما ستاره هامون و عزیزامون اینقد راحت قربانی بازی سرنوشتی می شن که تو کارگردانشی. تا کی؟تا کی دل خوش کنیم به این که این تقدیر ه این قسمته این امتحان الهیه آخه خداجونم چرا این امتحانا تمومی نداره........اصلا همه رد...
  • مریم میرزاخانی شنبه 29 تیر‌ماه سال 1387 14:01
    دکتر مریم میرزاخانی استاد جوان ایرانی، یکی از10 مغز برتر آمریکا میرزاخانی از جمله بازماندگان سانحه غم‌بار سقوط اتوبوس حامل نخبگان ریاضی دانشگاه صنعتی شریف به دره در اسفندماه سال 76 است . دکتر مریم میرزاخانی، استادیار جوان دانشگاه«پرینستون»، به عنوان یکی از 10 مغز برتر آمریکای شمالی معرفی شد و به او لقب سد شکن دادند....
  • خیلی ناراحتم شنبه 29 تیر‌ماه سال 1387 02:13
    نمی دونم چی بگم خیلی ناراحتم با مامان و بابام قهرم سر چیز های مزخرف یکی از دوستهای قدیمیم از پشت بهم خنجر زده ( اگه دختری و داری اینو می خونی خوب می فهمی چی می گم ما دخترها قابلیت بالایی داریم که گند همه چیو تو یه لحظه دراریم) تا ۳ روز دیگه تکلیف زندگیه لعنتیم معلوم می شه اگه ویزا بدن که می رم . از این جهنم مرم به یه...
  • حرف چهارشنبه 26 تیر‌ماه سال 1387 12:21
    اگه سبزم ، اگه جنگل اگه ماهی ، اگه دریا اگه اسمم همه جا هست روی لب ها تو کتابا اگه رودم رودگنگم مثل مریم اگه پاک اگه نوری به صلیبم اگه گنجی زیر خاک واسه تو قد یه برگم پیش تو راضی به مرگم اگه پاکم مثل معبد اگه عاشق مثل هندو مثل بندر واسه قایق واسه قایق مثل پارو اگه عکس چهل ستونم اگه شهری بی حصار واسه آرش تیر آخر واسه...
  • کنارم بخواب چهارشنبه 26 تیر‌ماه سال 1387 12:14
    کنارم بخواب و به دورم بتاب و از این لب بنوش چو تشنه که آبو گل آتشی تو حرارت منم من که دیوانه ی بی قرارت منم من خدا دوست دارد لبی که ببوسد نه آن لب که از ترس دوزخ بپوسد خدا دوست دارد من و تو بخندیم نه در جاهلیت بپوسیم بگندیم بخواب آرام پیش من لبت را بر لبم بگذار مرا لمسم و کن و دل را به این عاشق ترین بسپار بخواب آرام...
  • تست روان شناسی جمعه 21 تیر‌ماه سال 1387 10:31
    تصور کنید در بیابان خشک و بی پایانی در حال راه رفتن هستید خسته،گرسنه،تشنه،پس از 5 ساعت پیاده روی......ناگهان ساختمان مجلل و با شکوهی در جلوی شما ظاهر می شود . 1.ساختمانی که جلوی شما ظاهر شده است چیست؟ الف-یک قصر ب- یک موزه ج-یک هتل د-یک بنای مذهبی (مسجد-کلیسا-......) 2.شما از چه طریقی وارد ساختمان می شوید؟ الف-پنجره...
  • ایران درودی یکشنبه 16 تیر‌ماه سال 1387 12:49
    چند روز یش به نمایشگاه نقاشی ایران درودی رفته بودم عالی بود یه سبک جدید و عجیب تا حدی هم ترسناک بیابون بود و برهوت بی آّب و علف با چندتا گل که همشون شبیه هم بودن تنها اثر و ردای زندگی ۲ تا مناره مسجدی بود تو دوردستها........حس غربت نقاشی هاش دیوونه ام می کرد چند تا نقاشی هم از دوران دانشجویی اش بود تو پاریس............
  • ژاک پره ور جمعه 14 تیر‌ماه سال 1387 11:03
    - امروز چه روزی است؟ - ما خود تمامی روزهاییم ای دوست ما خود زندگی ایم به تمامی ای یار، یکدیگر را دوست می داریم و زندگی می کنیم زندگی می کنیم و یکدیگر را دوست می داریم ژاک پره ور
  • برف سه‌شنبه 28 خرداد‌ماه سال 1387 15:46
    با یه فنجون قهوه داغ تو یه شب یخبندون چطوری؟ کنار شومینه بشینم و کتاب بخونیم قهوه بخوریم و برگ کایتان بلک بکشیم و آهنگهای قدیمی مایکل بولتون و BEE GEES رو گوش کنیم و فردا صبح که از کنار شومینه بلند شدیم اسمون و نگاه کنیم و ببینیم که هنوز داره برف می آید نرم و با عشوه من همیشه از برف بدم می اومد و عاشق بارون بودم اما...
  • دوست تو دوشنبه 27 خرداد‌ماه سال 1387 01:03
    " دوست تو نیاز های برآروده توست کشت زاری که در آن با مهر تخم می کاری و با سپاس از آن حاصل بر می داری. سفره نان تو و آتش اجاق توست زیرا که گرسنه به سراغ او می روی و نزد او آرام و صفا می جویی. هنگامی که او خیال خود را با تو در میان می گذارد. از اندیشیدن « نه» در خیال خود مترس. و از آوردن « آری» بر زبان خود دریغ مکن. و...
  • یانیس ریتسوس دوشنبه 27 خرداد‌ماه سال 1387 00:52
    پس نیاز به فریاد زدنم نیست تا باورم کنند ، تا بگویند: «حق با کسی است که فریاد می زند» چنین آرام با تو سخن می گویم، می دانم باورم خواهی کرد تو، دوست من تو می دانی : از همین کلمات ساده و کارهای بی رنگ و ریا، همین ترانه های بی پیرایه زندگی مان بر می بالد و به بار می نشیند، جهان فراخ تر می شود و ما نیز. یانیس ریتسوس
  • عایشه دوشنبه 27 خرداد‌ماه سال 1387 00:24
    Khaled Aïcha Comme si je n'existais pas Elle est passée à côté de moi Sans un regard reine de Saba J'ai dit Aïcha prends tout est pour toi Voici les perles les bijoux Aussi l'or autour de ton cou Les fruits bien mûrs au goût de miel Ma vie Aïcha si tu m'aimes J'irais où ton souffle nous mène Dans les pays d'ivoire et...
  • باید برم یکشنبه 26 خرداد‌ماه سال 1387 14:02
    It is along time that I haven't written any thing neither in my diary nor on my web log Every thing has passed very rapidly It is a disaster I should live my country in less than 60 days Can you believe it?? it is nit very easy for me to leave all the thing I have here In noisy polluted fuckin lovely Tehran My family,...
  • گودال سرخ قلب منle rouge puits de mon Coeur یکشنبه 26 خرداد‌ماه سال 1387 13:49
    من همانند موجودات زنده دیگر، مرکز این گرداب کیهانی ام من چشم رودخانه های عظیم هستم جایی که همه چیز گرداگرد من در دایره ای می رقصد این دایره با عشقی فزاینده مدام تنگنتر می شود تا سرانجام آسمان و زمین در گودال سرخ قلب من غرق می شوند آنگاه خداوند با من رویا رو می شود با احساسی آمیخته از هیبت و عشق _زیرا من تنها امید او...
  • مدار صفر درجه چهارشنبه 30 آبان‌ماه سال 1386 23:04
    تو را به جای تمام کسانی که نشناخته‌ام دوست میدارم تو را به جای تمام روزگارانی که نزیسته‌ام دوست میدارم برای خاطر عطر نان گرم و برفی که آب می‌شود و برای خاطر نخستین گل‌ها برای خاطر حیواناتی پاک که انسان نمی‌ترساندشان تو را به خاطر دوست داشتن دوست می دارم تو را به جای تمام کسانی که دوست نمی‌دارم‌ دوست می دارم چه کسی جز...
  • غادة السمان دوشنبه 14 آبان‌ماه سال 1386 10:50
    حافظه ایدئولوژی دموکراسی؟ آری...حتما اما با زنی دیوانه چون من چه می کنی که پیاپی به دیکتاتوری عشق تو رای می دهد؟
  • dream شنبه 12 آبان‌ماه سال 1386 00:00
    دیشب بازهم داشتیم زیر بارون قدم می زدیم و آهنگ hello از lionel richy رو زمزمه می کردیم وای خدای من............ چرا دست از سرم بر نمی داره؟ هنوزم بعد از ۲ سال که همه چی تموم شده ، دشب خوابشو دیدم و تنهایی های من چه معصومانه آغوش او را کم می آورد.
  • قبل از رفتن سه‌شنبه 8 آبان‌ماه سال 1386 13:57
    Avant de partir Trop de souvenirs L'écho de nos soupirs Dans ces murs C'est trop dur D'oublier ... Ces nuits d'aventure Où tu m'as vu sans armure Et mon corps Sur ton corps J'en voudrais encore Toi et moi J'ai pas voulu croire Qu'un jour ton amour Ferait demi-tour Un demi-tour Avant de partir Laisse-moi dormir Tout...
  • خوشحالم یکشنبه 6 آبان‌ماه سال 1386 15:11
    خوشحالم خوشحال و سبکبال. با ااینکه هزار تا گره کور افتاده تو زندگیم بازهم سرحال و خوشحالم. شاید از اینکه هستم. زندگی می کنم. این دنیای لعنتی رو با تمام گند و کثافتش دوست دارم. از اینکه یک عالمه دوستهای خوب دارم و تو زندگیم تا نهایت احساس و عشق رو تجربه کردم. موهبتی که خیلی ها هیچ وقت بهش نمی رسند. و بی شک خدا من و...
  • inconsolable یکشنبه 6 آبان‌ماه سال 1386 00:31
    I close the door Like so many times, so many times before Felt like a scene on the cutting room floor When I let you walk away tonight Without a word I try to sleep, yeah But the clock is stuck on thoughts of you and me A thousand more regrets unraveling, ohh If you were here right now, I swear, I'd tell you this Baby...
  • سلین دیون شنبه 5 آبان‌ماه سال 1386 14:30
    آلبوم Celine Dion به نام D Elles دانلود البوم با کیفیت بسیار بالا و حجم بسیار کم Et Sil Nen Restait Quune - Je Serais Celle-La Immensite A Cause Je Cherche Lombre Les Paradis La Diva Femme Comme Chacune Si Jetais Quelquun Je Ne Suis Pas Celle Le Temps Qui Compte Lettre De George Sand A Alfred De Musset On Sest Aime A...
  • برایان آدامس چهارشنبه 2 آبان‌ماه سال 1386 00:36
    Let the one you hold, be the one you need
  • می خوام باز هم عاشق بشم چهارشنبه 2 آبان‌ماه سال 1386 00:09
    می خوام باز هم عاشق بشم من هنوزهم می تونم پر از احساس قشنگ بشم این دختر جدی و با ابهت هنوز هم می تونه عاشق بشه و لپ هاش گل بندازن اما.... اما هر وقت می خواد عاشق بشه تو رو کم میاره! می خوام باز هم عاشق بشم. عاشق خود تو! فقط خودت. خود خود خودت!
  • Cg سه‌شنبه 1 آبان‌ماه سال 1386 00:36
    وقتی یه چیزی رو از دست می دی تازه می فهمی چقدر برات مهم بوده و نبودش چقدر می تونسته مرگ آور باشه و وقتی دوباره به دستش میاری به این نتیجه می رسی که اصلا هم اونطوری که فکر می کردی نبوده و تو بیخودی شلوغش کرده بودی و طرف اینقدرها هم که تو حس می کردی همه دنیای تو رو پر نکرده بوده تو کسی رو که حتی قدرخودت هم نبوده جای خدا...